سلف کوچینگ چیست؟

بسیاری از افراد در آرزوی تغییر هستند؛ تغییری که به آنها کمک میکند رشد کنند و مشکلات خود را در زمینههای مختلف شناسایی کرده و برطرف نمایند. اما نقطه آغاز کجاست؟ از کجا باید شروع کرد؟ فرقی نمیکند که بخواهید شغل خود را تغییر دهید، در مدیریت خویشتن پیشرفت کنید و یا صرفا آگاهی بیشتری از اهداف پیدا کنید، در هرحال «سلف کوچینگ» (self-coaching) یا «خودمربیگری» راهی اثباتشده برای شناخت بهتر خود است و اکنون جزء ضروری بسیاری از انواع کوچینگ در نظر گرفته میشود. در این مقاله درباره سلف کوچینگ و جنبههای مختلف آن صحبت میکنیم. اما ابتدا توصیه میشود مقاله کوچینگ چیست را مطالعه کنید و سپس با مفهوم سلف کوچینگ و انواع آن آشنا شویم.

فهرست مطالب
Toggleسلف کوچینگ چیست و چرا لازم است؟
خودمربیگری یا سلف کوچینگ برای کسبوکار یا زندگی شخصی کمی شبیه به این است که خود را مشابه با «یک کار در حال پیشرفت» ببینید. با این بینش میتوانید قلب و ذهن خود را بهتر درک کنید؛ چون در این شرایط مانند یک ناظر بیطرف به درون خود نگاه میکنید.
موهبت خودمربیگری به شما این امکان را میدهد که با توسعه مهارتها و اجازه رشد به خود، به عملکرد بهتری برسید. سلف کوچینگ را میتوان به عنوان راهی برای تسلط بر خود توصیف کرد.
در سلف کوچینگ شما هم یک مربی و هم یک مربی هستید؛ مهارتهای مختلفی را یاد میگیرید که به شما کمک میکند تا بر موقعیتهای مختلف زندگی مسلط شوید و خواستهها، اهداف و ارزشهای خود را روشن کنید.
بسیاری از مردم به اشتباه خودمربیگری را با مفهوم «خودیاری» (self-help) یکی میدانند. اما یک تفاوت اساسی بین این دو است و آن این است که در خودیاری دستورالعملها و توصیههای افراد دیگر را دنبال میکنید، اما در خودمربیگری شما با نیازهای شخصی خود، مسیر خودتان را مشخص میکنید.
بر این اساس، خودمربیگری به معنای سطح بالایی از مسئولیت شخصی است. این توانمندی، دانش شهودی را از ناخودآگاه به خودآگاه فرا خوانده و سفری به درون را آغاز میکند.
برای اینکه بتوانید مربی درونی خود را بیدار کنید، تکنیکهای مختلفی را باید امتحان کنید.
تفاوت بین کوچینگ و سلف کوچینگ چیست؟
کوچینگ و سلف کوچینگ دو رویکرد متفاوت برای توسعه شخصی و دستیابی به اهداف فردی و شغلی هستند که هر دو میتوانند مفید باشند.
کوچینگ فرآیند کار با یک کوچ حرفهای است که به فرد کمک میکند اهداف خود را شناسایی کرده و برای رسیدن به آنها اقدام کند. از سوی دیگر، سلف کوچینگ فرآیندی از توسعه شخصی است که افراد به تنهایی برای دستیابی به نتایج دلخواه خود انجام میدهند که اغلب با کوچینگ فردی اشتباه گرفته میشود.
در اینجا چند تفاوت بین کوچینگ و سلف کوچینگ را آوردهایم:
- نوع راهنمایی: کوچینگ شامل کار با یک مربی حرفهای است که راهنمایی، پشتیبانی و بازخورد خارجی ارائه میکند، اما خودمربیگری از هیچ مربی خارجی کمک نمیگیرد.
- مسئولیت: در فرآیند کوچینگ، مربی خارجی فرد را مسئول انجام اقدامات در جهت اهدافش میداند؛ اما در خودمربیگری، خود فرد باید بر مسئولیتپذیری خود نظارت داشته باشد.
- تخصص: کوچها در فرآیند کوچینگ تخصص دارند و میتوانند در مورد موضوعات خاص افراد راهنمایی کنند؛ اما در سلف کوچینگ، افراد به دانش و تجربه خود تکیه میکنند.
- بازخورد: کوچینگ در مورد پیشرفت و بهبود بازخورد میدهد، اما در خودمربیگری، افراد ممکن است بازخورد دریافت نکرده یا نتوانند زمینههای بهبود را شناسایی کنند.
- هزینه: کوچینگ میتواند پرهزینه باشد، اما خودمربیگری نسبتاً ارزان است.

مزایای سلف کوچینگ چیست؟ چرا باید از خود مربیگری استفاده کنیم؟
بهعنوان یک قاعده کلی، سلف کوچینگ در خدمت دستیابی به اهداف شما است و در چالشهای شخصی مانند یک پشتیبان عمل میکند.
اگر مشتاق تغییر در حرفه، روابط یا سبک زندگی خود هستید، خودمربیگری بیشترین تاثیر را در این حوزهها دارد؛ بهخصوص در رشد شخصیت، در مدیریت تصمیمگیری و در حل تعارض، این روش فوقالعاده است. پیشنهاد میشود مقاله بیزنس کوچینگ را مطالعه نمایید.
علاوهبر موارد فوق، خودمربیگری معمولا برای موارد زیر مفید است:
- خودیابی بهطور کلی (من چه کسی هستم و میخواهم به کجا بروم؟)
- خودشکوفایی حرفهای
- تحقق رویاهای شخصی
- توسعه خلاقیت
- آرامش و کاهش استرس
- پرورش روابط و اعتماد متقابل
- کنترل احساسات و تقویت آنها
- یافتن راهحل در هر موقعیت
- یادگیری عادات سالم (مانند تغذیه سالم)
- عملکرد خوب هنگامی که حجم کاری بالا است
- حل تعارضات تصمیمگیری
- از بین بردن شک به خود
معایب سلف کوچینگ
خودمربیگری در کنار مزایا و کاربرهایی که دارد، دارای معایبی نیز هست. در اینجا برخی از این معایب آمدهاند.
- اغلب افراد برای کشف عادات خود و بهبود عملکرد، به دیدگاه بیرونی و انتقاد واضح و روشن نیاز دارند. این چیزی است که در خودمربیگری دریافت نمیکنند.
- این روش بهسطح بالایی از انضباط شخصی نیاز دارد. بههمین دلیل، همانطور که خواهیم گفت خودمربیگری برای افرادی که از افسردگی یا استرس روانی دارند دشوار است. در این موارد کمک و انتقاد از بیرون توصیه میشود.
- از آنجا که این روش بر هیچ بازخورد بیرونی متمرکز نیست، ممکن است پس از مدتی سبب یاس و ناامیدی شود.
- گاهی ممکن است فرد را گم کند. راهیابی در سلف کوچینگ مستلزم خودآگاهی زیادی است. اگر این خودآگاهی وجود نداشته باشد، ممکن است مسیر تصمیمگیری و کوچینگ منحرف شود.
مهارتهای لازم برای خودمربیگری
مهارتهای خودمربیگری از قبل در درون هر یک از ما وجود دارد. هدف کوچینگ بیرونآوردن آنهاست. این مهارتها شامل خودآگاهی توسعهیافته، شنیدن خود و صداقت با خود است.
برای اینکه بتوانید خودمربیگری را با موفقیت انجام دهید، باید خودآگاهی توسعهیافته داشته باشید. اول از همه، لازم است که شنونده خوبی برای خود باشید و سیگنالهای بدن و ذهن خود را دنبال کنید. در این روش باید با خود صادق باشید؛ هرچند که این کار همیشه ساده نیست. برای مثال اگر خودتان را بهشیوهای خشن مورد انتقاد قرار میدهید، این را بپذیرید و انکار نکنید؛ البته به شیوهای سازنده.

مراحل سلف کوچینگ
خودمربیگری یک فرآیند مستمر است که باید تقریباً بخشی دائمی از وجود شما شود. این فرآیند برای هر فردی متفاوت از دیگری است و فقط گامها و انگیزههای اولیه که سفر را آغاز میکنند یکسان هستند. بهطور کلی، فرآیند خودمربیگری را میتوان در سه مرحله اصلی توصیف کرد.
مرحله 1: تعریف مشکلات و چالشها
اولین قدم این است که مطمئن شوید افکار و ادراکاتی که در زیر آستانه آگاهی شما قرار دارند، بیرون خواهید آورد. این امر مستلزم یک خودآگاهی کامل است. در اینجا با الگوهای عمل، فکر و عادات خود سروکار دارید.بسته به شخص، تعریف مشکلات و چالشها، ممکن است شامل بازکردن و درک تجربیات و آسیبهای جدی نیز باشد. بنابراین، اولین رویارویی با مشکلات داخلی دقیقاً مرحلهای است که در آن افراد میتوانند تشخیص دهند که آیا اصلاً توانایی سلف کوچینگ را دارد یا نه. بهعبارت دیگر، هر چه مشکلات جدیتر باشد، احتمال اینکه نیاز به کمک افراد حرفهای مانند روانپزشک وجود داشته باشد، بیشتر است.
مرحله 2: شفافیت و مشخصکردن اهداف
مرحله دوم، مرتبکردن تمام احساسات، افکار، صدمات و خواستههای محققنشده است که در کانون توجه قرار گرفتهاند.
شما با تعیین اهداف مشخصی که میخواهید از این به بعد قدمبهقدم به آنها برسید، برای خود وضوح ایجاد میکنید.
برای انجام این کار بهتر است سوالات زیر را از خود بپرسید:
- هدف من دقیقاً چیست که میخواهم با خودمربیگری به آن برسم؟
- در حال حاضر در مسیر رسیدن به این هدف کجا هستم؟
- در حال حاضر چه چیزی برای من مهم است؟
- من میخواهم چه باشم؟ چه گاری را انجام دهم؟ یا چه چیزی را داشته باشم؟
پاسخهای خود را بهصورت مکتوب ثبت کنید و هرچند وقتی به آنها نگاه کنید تا محل کنونی خود و جایی که در آن قرار داشتید را ببینید. علاوهبر این، با نوشتن اهداف، متعهدتر شده و انگیزه بیشتری برای دستیابی به آنها پیدا خواهید کرد.
مرحله 3: بررسی کنید که در کجا هستید
حالا لازم است به اهداف خود نگاه کنید و بررسی کنید که در کجای مسیر اهدافتان هستید. ممکن است حرکت به سمت یک هدف را آغاز نکرده باشید و با حتی مسیر زندگی شما، برخلاف جهت هدف مورد نظر باشد. همچنین این احتمال جو دارد که قدمهایی را به سمت هدف مورد نظر برداشته باشید یا در نیمههای راه باشد.
ببرسی محل قرار گیری نسبت به هدف، میتواند جهت حرکت، سرعت و برنامهریزی برای رسیدن به آن را تت تاثیر قرار دهد.
در این مرحله هدف این نیست که خودتان را قضاوت کنید و یا به خودتان احساس بدی بدهید؛ فقط قرار است اطلاعاتی را در مورد اینکه کجا هستید و کجا میخواهید باشید بهدست بیاورید و این اطلاعات را بدون قضاوت بپذیرید.

مرحله 4: طوفان فکری برای راههای رسیدن به اهداف
امکاناتی را که برای رسیدن به هدف پیش روی شماست بسنجید. در این مرحله لازم نیست از بین امکانات انواع مناسب را تشخیص دهید. تنها کاری که لازم است بکنید این است که هر راه حلی را که به نظر شما میرسد بر روی کاغذ بنویسید. ممکن است برخی از این راه حلها بسیار غیرطبیعی، عجیب و یا حتی مسخره باشند. با این حال نباید آنها را فیلتر کنید.
طوفان فکری در سلف کوچینگ علاوه بر اینکه خلاقیت را افزایش میدهد، به شما کمک میکند تا از بند افکار ساختاریافته رها شوید و آزادانه فکر کنید. همچنین راههایی را که تا کنون به ذهن شما نرسیده، پیش رویتان قرار میدهد.
مرحله 5: راهحلها را تعیین کنید.
در پنجمین گام بزرگ، بر روی یافتن راههای مشخص برای حل مشکلات و چالشها تمرکز کنید تا به اهداف خود نزدیکتر شوید.
در این مرحله باید از بین راهحلهایی که در طوفان فکری جمعآوری کردهاید، مواد مناسب را نگهداشته و راهحلهای نامناسب را حذف کنید. این کار را ادامه دهید تا به یک یا چند راه حل برسید که برای مشکل شما ایدهآل هستند.
ممکن است لازم باشد برخی از راهحل را تغییر داده و یا با هم مخلوط کنید. حتی ممکن است چند راه حل جداگانه را برای مشکل خود در نظر بگیرید و آنها را به ترتیب و یا با هم در دستور کار قرار دهید.
از هیچ چیزی نترسید و خود را محدود نکنید. شما در فضای ذهن خود آزاد هستید و میتوانید هر اقدامی را که صلاح میبینید انجام دهد.
گفتوگوی راهحلمحور با خودتان، دنیایی را میگشاید که هرگز نمیدانستید وجود دارد. هر چه بهتر خودتان را بشناسید، دیگران را بهتر درک خواهید کرد و همدلی و قدرت شما ارتقا مییابد. اگر اهداف، خواستهها و ارزشهای درونی و بیرونی خود را بشناسید و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنید، میتوانید فعالانه روی رشد شخصی یا رشد شخصیت خود کار کنید.
مرحله 6: اقدام کنید
حالا لازم است برای رسیدن به هدف اقدام کنید. این مرحله ممکن است نیاز به برنامهریزی داشته باشد و یا شامل یک اقدام ساده باشد. برای مثال اگر هدف شما نزدیکی بیشتر به خانواده است، ممکن است برای رسیدن به آن راهحلهای زیر را در نظر بگیرید:
- کنار گذاشتن تلفن همراه در محیط منزل
- خاموش کردن لپتاپ در ساعاتی خاص
- برگشتن از محل کار درساعت خاص
- سفر خانوادگی
از میان راهحلهای فوق، سه مورد اول اقدماتی ساده هستند؛ اما مورد آخر نیاز به برنامهریزی دارد. همچنین اگر راه حل شما نیازمند آموزشهایی باشد، لازم است برای پیداکردن منابع آموزش و… برنامهریزی کنید.
مرحله 7: موفقیتها را بسنجید و جشن بگیرید
مشخص کنید که چه زمانهایی خود را ارزیابی خواهید کرد. زمان ارزیابی بسته به هدف ممکن است روزانه یا هفتگی باشد. با ارزیابی، خود را مسئول نگه میدارید و به حرکت ادامه میدهید.
اگر پیشرفتی در خود دیدید، آن پیشرفت را جشن بگیرید. ممکن است جشن با خرید یک خوراکی کوچک و یا یک تفریح ساده باشد، اما به خود اجازه دهید که لذت پیشرفت را حس کنید.
این مرحله از سلف کوچینگ، مرتبا تکرار میشود تا شما را به هدف نهایی برساند.
روش ها و ابزارهای خودمربیگری
ابزارها و روشهای زیادی وجود دارد که به شما کمک میکند سلف کوچینگ را شروع کنید؛ نقاط قوت و ضعف خود را کشف کرده و آگاهانه ارزشهای خود را دنبال کنید. همه این روشها برای همه مناسب نیستند. بنابراین باید با تعدادی از آنها آشنا شوید تا بتوانید بر اساس نیاز و شرایطی که در آن قرار قرار دارید، یکی را انتخاب کنید.
مربیگری رشد (GROW Coaching)
مدل GROW یکی از شناختهشدهترین روشهای کوچینگ است که در ابتدا توسط گراهام الکساندر طراحی و بعداً توسط سر جان ویتمور تکمیل شد. این ابزار با کمک پرسشهای سیستمیک چهار مرحله عمل مشخص را توصیف میکند:
- G مخفف Goal، برای تعریف هدف.
- R مخفف واقعیت (Reality)، برای بررسی اینکه آیا در مسیر درستی هستید یا خیر.
- مخفف Options که راهحلهای ممکن برای مشکلات هستند.
- W مخفف Way forward یا «راه به جلو» برای پیادهسازی اهداف است.
روش SMART
روش SMART یک ابزار استراتژیک است که تعیین صحیح اهداف و دستیابی به آنها را برای شما آسانتر میکند. نام روش مخفف پنج معیاری است که دستیابی به یک هدف را توصیف میکند: خاص (Specific)، قابل اندازهگیری (Measurable)، جذاب (Attractive)، واقعی (Realistic)، زمانبندیشده (Timed).
اگر اهداف هر پنج معیار را داشته باشند، بدون ابهام خواهند بود و کاملا درک میشوند.
تکنیکهای ذهنآگاهی (Mindfulness Techniques)
ذهنآگاهی به معنای تمرکز بر حال است و با تنفس عمیق و روشهای دیگری حاصل میشود. این روش، خودآگاهی شما را افزایش داده و کمک میکند گذشته را بپذیرید و برای اهدافی که برای آینده مشخصکردهاید، بهطور صحیحی گام بردارید. از آنجا که خودآگاهی پایه سلف کوچینگ است، استفاده از تکنیکهایی که شما را به خودآگاهی میرساند بسیار مهم است.
آموزش اتوژنیک و خودهیپنوتیزم
خود هیپنوتیزم به افراد کمک میکند تا فرآیندهای خودآگاه و ناخودآگاه را با اهداف مشخص خود هماهنگ کنند. برخلاف هیپنوتیزم معمولی، در این روش شما بدون کمک دیگران خود را در حالتی آرام قرار میدهید که به شما امکان میدهد به ناخودآگاه خود نفوذ کنید. در این حالت، شما فرصت دارید، باورهای منفی را با باورهای مثبت جایگزین کنید.
آموزش اتوژنیک یا Autogenic training آرامشی عمدی ایجاد میکند که شبیه خودهیپنوتیزم خلاقانه است؛ یک نوع گفتوگو با ضمیر ناخودآگاه خود که میتواند باورهای شما را به سمت مثبت هدایت کند.

سلف کوچینگ برای چه کسانی مناسب است؟
سلف کوچینگ تقریباً برای همه مناسب است. با این حال این امر بهویژه برای افرادی که از افسردگی یا استرس روانی رنج میبرند، دشوار است. در اینجا کمک از بیرون توصیه میشود. علاوهبر این، سلف کوچینگ برای افراد خودشیفته یا افراد دارای ویژگیهای خودبرتربینی کمتر مناسب است. ادراک تحریفشده از خود، به یک نقطه ضعف بزرگ در سلف کوچینگ تبدیل میشود.
به استثنای گروههای ذکرشده در بالا، سلف کوچینگ برای سایر افراد مناسب است. پیش نیاز این روش این است که باید مایل باشید که خود را بهتر بشناسید و صادقانه و صمیمانه به خود گوش دهید.
این مسئله را در نظر بگیرید که سلف کوچینگ همیشه راهحل مناسبی برای همه مشکلات نیست. اگر قبلاً در نقاط شروع (برخورد با گذشته) متوجه شدید که بار سنگینی بر دوش شما است و ضربههای طاقتفرسایی را تجربه کردهاید، لازم است ابتدا دنبال کمک از بیرون باشید و پس از برداشتن این بار سنگین به سراغ سلف کوچینگ بروید.
سؤالات سلف کوچینگ
با طرح سوالات مهم کوچینگ برای خودتان، تفکرتان را باز کرده و برای پیدا کردن اقداماتی جهت پیشرفت مثبت به شما کمک میکند. کیفیت سوالات خود را با استفاده از سه اصل زیر ارزیابی کنید:
- سؤالات باز: سوالات با کلماتی مثل چه کسی، چه چیزی، چرا، کجا، کی یا چگونه شروع میشوند، نه سوالات بسته با جواب بله یا خیر. اگر خودتان را در حال پرسیدن یک سوال بسته مثل «آیا از شغلم لذت میبرم؟» پیدا کردید، آن را به صورت باز مطرح کنید: «از چه جنبههایی از شغلم لذت میبرم؟» در نتیجه متوجه خواهید شد که به دیدگاههای عمیقتری دست پیدا میکنید.
- مسئولیتپذیری: سوالات روی مسئولیتپذیری تمرکز دارند و همیشه شامل «من» میشوند. به جای «چطور آن فرد سریعتر از من پیشرفت کرده؟»، سوال به این شکل درمیآید: چطور میتوانم پیشرفت خودم را سرعت بخشم؟ اگر متوجه شدید هنگام کوچینگ خودتان دیگران یا عوامل خارجی را مقصر میکنید، این نشانهای است که باید دوباره روی چیزهایی که میتوانید کنترل کنید تمرکز کنید. با شناسایی اقدامات خودتان، تعهد بیشتری برای ایجاد تغییر خواهید داشت.
- یک به یک: از انباشتن سوالات خودداری کنید، جایی که چندین سوال را همزمان میپرسید. به جای اینکه بپرسید: «چرا سررسیدها را جا میگذارم و احساس میکنم هیچ کنترلی روی زمانم ندارم؟»، هر سوال را به نوبت بپرسید و جواب دهید: «چرا سررسیدها را جا میگذارم؟» و «چرا احساس میکنم هیچ کنترلی روی زمانم ندارم؟». سوال پرسیدن تکبهتک به شما کمک میکند تا گزینهها و اقدامات بیشتری را به عنوان بخشی از رویکرد کوچینگ خودتان ایجاد کنید.
چالشهای سلف کوچینگ
با اینکه سلف کوچینگ مزایای بسیاری مانند انعطافپذیری، صرفهجویی در هزینه و شخصیسازی را ارائه میدهد. با این حال، چالشهایی نیز وجود دارد که باید قبل از شروع سلفکوچینگ از آنها آگاه باشید.
فقدان ساختار و هدایت:
یکی از بزرگترین چالشهای سلفکوچینگ، فقدان ساختار و هدایت است. بدون راهنمایی یک مربی، ممکن است در تعیین اهداف، ایجاد برنامه، و پیگیری پیشرفت مشکلاتی پیش آید.
غلبه بر تعصبات:
تعصبات و نقاط کور ما ممکن است در سلفکوچینگ باعث مشکلات شود، زیرا بازخورد خارجی محدودی در این روش وجود دارد.
حفظ انگیزه و تعهد:
ایجاد انگیزه و تعهد به اهداف، حتی در مواجهه با چالشها، دشوار است، به ویژه زمانی که پشتیبانی خارجی در دسترس نیست.
یافتن زمان و منابع:
برای سلفکوچینگ نیازمند زمان و منابع هستیم. یادگیری اصول، تعیین اهداف، و سرمایهگذاری در منابعی مانند کتابها و دورههای آموزشی ضروری است.
مقابله با چالشهای عاطفی:
توسعه شخصی ممکن است با ترس، تردید، و شکست همراه باشد، و بدون حمایت ممکن است به فرسودگی و افسردگی منجر شود.
راهکارهای غلبه بر چالشها:
- با یک برنامه مشخص شروع کنید: اهداف خود را مشخص کنید، برنامهای برای رسیدن به آنها ایجاد کنید و یک سیستم برای پیگیری پیشرفت خود ایجاد کنید.
- از یک مربی یا راهنما کمک بگیرید: حتی اگر نمیتوانید به طور کامل با یک مربی حرفهای کار کنید، میتوانید از یک دوست، همکار یا منتور قابل اعتماد کمک بگیرید.
- به یک جامعه بپیوندید: به یک گروه آنلاین یا حضوری از افراد بپیوندید که در حال سلفکوچینگ هستند. این میتواند منبع خوبی از حمایت، تشویق و تبادل ایده باشد.
- خودتان را تشویق کنید: برای هر قدم مثبتی که برمیدارید، به خودتان پاداش دهید. این به شما کمک میکند تا انگیزه خود را حفظ کرده و به اهداف خود برسید.
- صبور باشید: سلفکوچینگ یک فرایند طولانیمدت است. انتظار نتایج فوری را نداشته باشید و در طول مسیر به خودتان ایمان داشته باشید.
سخن آخر
سلف کوچینگ یا خودمربیگری، یکی از روشهای کوچینگ است که در آن فرد هم مربی و هم متربی محسوب میشود. این روش برای رشد و رسیدن به اهداف، فوقالعاده مفید است.
دیدگاهتان را بنویسید