معرفی مدل های کوچینگ و کاربرد آنها
کوچینگ، فرایندی علمی و تخصصی است که در آن برای پیشبرد جلسات، انگیزهبخشی به مراجع و برنامهریزی درست و اصولی، از روشهای خاصی استفاده میکنند. هر یک از این روشها، میتوانند به تناسب شرایط مراجع و اهدافی که دارد، در انواع کوچینگ به کار روند. در صورتی که میخواهید در حوزه کوچینگ فعالیت کنید یا به عنوان یک مراجع، دوست دارید اطلاعات بیشتری در حوزه روشهای به کار رفته در جلسات بدانید، با این مقاله همراه باشید تا انواع مدلهای کوچینگ را به شما معرفی کنیم.
فهرست مطالب
Toggleانواع مدلهای کوچینگ
ذهن انسانها، دنیایی پیچیده دارد و به همین دلیل هر شغلی که با انسان و دغدغههای او سر و کار داشته باشد، باید سعی کند ابعاد و زوایای زیادی را در نظر بگیرد. کوچینگ به عنوان حوزهای تخصصی میتواند به انواع بیزینس کوچینگ، کوچینگ سازمانی، کوچینگ فردی، کوچینگ سلامت و دیگر حوزههای متنوع تقسیم شود. در هر یک از این حوزهها، مراجعان مختلف با دغدغههایی متفاوت به کوچ مراجعه میکنند و برای حل مسائل هر کدام از آنها، روش خاصی مورد نیاز است.
انواع مدلها کوچینگ در طول زمان توسط متخصصان این حوزه تدوین شدهاند تا برای مراجعان مختلف با مسائل متفاوت مورد استفاده قرار گیرند. این مدلها، نحوه پیشبرد فرایند کوچینگ را مشخص میکنند و میتوانند در رسیدن به نتایج دلخواه بسیار مفید و موثر باشند.
در ادامه به مهمترین مدلهای کوچینگ اشاره کردهایم:
مدل کوچینگ رشد (GROW)
این مدل یکی از سادهترین، قدیمیترین و در عین حال متداولترین مدلهای کوچینگ است که در لایف کوچینگ کاربرد زیادی دارد. بر اساس این مدل، هر جلسه کوچینگ باید ۴ بخش اصلی و اساسی داشته باشد:
- هدفگذاری (Goal): در این مرحله، هدف یا اهدافی که میخواهیم به آنها برسیم، تعیین میکنیم. این اهداف بستگی به مراجع دارند، یعنی طبق فرضیات ذهنی و خواستههای او تعیین خواهند شد. بنابراین کوچ باید با گفتوگویی موثر و دقیق به این اهداف برسد.
- واقعیت (Reality): پس از تعیین هدف، باید جایگاه فعلی و مسیر پیش روی برای دستیابی به هدف مورد نظر را مشخص کنیم. در این مرحله توانمندیها و نقاط ضعف مراجع به طور دقیق بررسی خواهند شد تا برنامهای واقعبینانه تدوین شود.
- گزینهها (Options): در این مرحله، گزینههای موجود برای رسیدن به هدف را بررسی میکنیم. دستیابی به یک هدف، تنها از یک مسیر صورت نمیگیرد و ممکن است صدها راه برای آن وجود داشته باشد. کوچ و مراجع طی جلسات با گفتوگوهایی متوجه توانمندیهای مراجع میشوند و بر همین اساس، گزینهها و راهها را تعیین میکنند. این بخش میتواند شامل اولویتبندی اهداف نیز باشد.
- اراده یا شروع حرکت رو به جلو (Will): در نهایت، مراجع به کمک کوچ، تصمیماتی مناسب برای دستیابی به اهداف میگیرد. در این مرحله، کوچ با نشان دادن تواناییهای مراجع به او و همچنین روشن کردن مسیر، انگیزه و اراده لازم برای بهترین عملکرد ممکن را در او ایجاد میکند.
مدلهای کوچینگ T-GROW و RE-GROW
مدل رشد یا GROW برای کارآمدی بیشتر، به تدریج توسعه یافته و خود به دستههایی تقسیم شده است. مدلهای کوچینگ T-GROW و RE-GROW دو مدل اصلی طرح رشد هستند که هر یک، بخشهایی را به مدل اصلی اضافه کردهاند.
T-GROW
در این مدل، مرحله نخست کوچینگ با Topic یا موضوع شروع میشود. در این مرحله، کوچ از مراجع سوالهایی میپرسد تا متوجه شود موضوع مدنظر او برای رشد چیست و چقدر درباره آن آگاهی دارد. سپس طی گفتوگوهایی، این آگاهی تقویت خواهد شد. مراحل بعدی، دقیقا مانند مدل GROW اصلی پیش خواهند رفت. مزیت این مدل این است که از همان ابتدا، جهتگیری جلسات و موضوع آنها به طور دقیق مشخص میشود و دیگر پراکندگی و اتلاف وقت اتفاق نخواهد افتاد.
RE-GROW
این مدل هم یکی از زیرمجموعههای مدل رشد است که در آن، رویکرد اصلی این است که جلسات کوچینگ در یک دوره به پایان نمیرسند و گاه ممکن است نیاز به تکرار فرایند وجود داشته باشد. در این مدل، دو قدم اصلی به ابتدای مدل رشد اضافه میشود. قدم اول که با R شناخته میشود، به واژه Review اشاره دارد. در این مرحله، نکاتی که در دورههای کوچینگ قبلی به آنها پرداخته شده است، بازنگری و بررسی خواهند شد. قدم بعدی که با E نشان داده میشود، به Evaluate اشاره دارد. در این مرحله، میزان اثربخشی اقدامات انجام شده در دوره پیشین بررسی خواهد شد. این مدل، برای مواقعی است که افراد مجددا برای یک موضوع یا هدف به کوچ مراجعه کرده باشند.
مدل کوچینگ OSCAR
مدل OSCAR یکی از مدلهای محبوب کوچینگ است که با هدف حل مشکلات پیچیده مدیران به وجود آمده است و به همین دلیل، در کوچینگ کسب و کار بیشترین کاربرد را دارد. “Mark McKergow” و “Paul Z Jackson” در سال ۲۰۰۰ میلادی این مدل را خلق کردند. در مدل OSCAR تمرکز اصلی جلسات کوچینگ بر راهحل، تعیین اهداف و ایجاد مسیری به سمت موفقیت است و کمتر به مشکلات موجود پرداخته میشود. در این مدل، پیشرفت جلسات بر اساس مراحل زیر صورت میگیرد:
- نتیجه (Outcome): در این مرحله، مراجع طی گفتوگوهای خود با کوچ، تعیین میکند که چه انتظاری از جلسات کوچینگ دارد و به دنبال چه نتیجهای است. در حقیقت، وضعیت فعلی اهمیتی ندارد و نگاه فرد کاملا رو به آینده است.
- مقیاس بندی (Scaling): در این مرحله، مراجع به کمک کوچ برای خود مشخص میکند که هماکنون در کجای مسیر خود قرار دارد و تا چه اندازه به نتیجهای که در نظر دارد نزدیک است.
- گزینهها و پیامدها (Choices): بر اساس مدل اسکار، در قدم بعدی کوچ و مراجع طی گفتوگوهایی به بررسی این موضوع میپردازند که چه انتخابهایی میتواند فرد را به نتیجه دلخواه خود نزدیک کند.
- گام های عملی (Affirm and Action): در مرحله چهارم این مدل کوچینگ، مراجع باید به طور دقیق با نقاط قوت و ضعف خود آشنا شود. مراجع با پرسوجوهای دقیق، توانمندیهای مراجع را روشن میکند و سپس، برنامهای واضح برای عملکرد بهتر تدوین خواهد شد.
- بررسی پیشرفت (Review): از جمله مراحل مهم مدل اسکار که به عنوان نقطه قوت آن شناخته میشود، مرحله بازنگری درباره میزان پیشرفت و اقدامات صورت گرفته است. این کار باعث میشود مراجع بداند که چقدر به هدف خود نزدیک شده است و کارهای او تا چه اندازه مفید و موثر بودهاند.
این مدل برای کسانی که نمیتوانند نتایج را به طور واقعبینانه پیشبینی کنند و از خود انتظارات نامعقول دارند یا برعکس، خود را دست کم میگیرند، بسیار مناسب است؛ زیرا با تعریف دقیق انتظارات آغاز میشود و در نهایت، به بازنگری و بررسی میزان پیشرفت میرسد.
مدل کوچینگ ACHIEVE
مدل ACHIEVE یک مدل کوچینگ قدرتمند برای حل مسئله و هدفگذاری در محیطهای شغلی و سازمانها است که اغلب کوچهای حرفهای از آن استفاده میکنند. این مدل که در دسته مدلهای کوچینگ گروهی و تیمی قرار دارد، شکل توسعه یافته مدل GROW است که متفکرانی همچون آلن فاین و گراهام الکساندر آن را پایهگذاری کردهاند. کوچ میتواند با بهکارگیری مدل ACHIEVE در سازمانها، به ارزیابی دقیق شرایط، حل مسئله به شیوه موثر و افزایش اعتماد به نفس سازمانی بسیار کمک کند. تمرکز اصلی این مدل، بر یافتن راهحلهای موثر است و عموما، در بیزینس کوچینگ بسیار کاربردی است.
مراحل کوچینگ بر اساس مدل ACHIEVE باید به شکل زیر باشد:
- ارزیابی (Assess): در مرحله نخست این مدل، کوچ با پرسش سوالهایی از مراجع، به ارزیابی وضعیت فعلی و تعیین نقاط قوت و ضعف او میپردازد. این کار به برنامهریزی و طراحی ایده در مراحل بعدی کمک خواهد کرد.
- طوفان فکری خلاقانه (Creative brainstorming): ایدهپردازی خلاقانه برای پیدا کردن تمامی راهحلهای ممکن برای رسیدن به اهداف، مرحله بعدی این مدل است. در این بخش از فرایند کوچینگ، تمامی ایدهها اعم از قابل اجرا و غیرقابل اجرا مطرح خواهند شد.
- روشن کردن اهداف (Hone goals): ایدهها و اهداف اولیه، همچون سنگهای سخت و صیقل نیافتهای هستند که از دل آنها، میتوان جواهرات با ارزشی بیرون کشید. تعیین هدفهای دقیق، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندی شده در این مرحله، در حکم صیقل دادن اهداف و روشن کردن آنها است.
- ارائه گزینهها (Initiate options): در مرحله بعدی، مراجع با کمک کوچ، شروع به بررسی گزینههای مختلف برای دستیابی به اهداف خود میکند. در این مرحله مشخص خواهد شد که با توجه به تواناییها و امکانات موجود، چه گزینههایی برای دستیابی به هدف پیش روی او وجود دارند.
- ارزیابی گزینهها (Evaluate options): بدیهی است که همه گزینهها قابلیت اجرا ندارند؛ به همین دلیل هم در این مرحله کوچ و مراجع، به ارزیابی گزینهها بر اساس معیارهای مشخص میپردازند تا به مواردی برسند که قابلیت عملی شدن دارند.
- طراحی برنامه عملیاتی (Valid action plan design): پس از اینکه کوچ و مراجع گزینههای قابل اجرا را بر اساس مقیاسها و معیارهای دقیق بررسی کردند و از میان آنها گزینه مناسب را برگزیدند، نوبت به طراحی یک برنامه عمل معتبر و قابل اجرا میرسد. در این مرحله، با توجه به تواناییهای مراجع برنامهای تدوین خواهد شد که قابلیت اجرا و نتیجهبخشی کامل را داشته باشد.
- انگیزهبخشی (Encourage momentum): تشویق به حفظ انگیزه و حرکت به سمت اهداف یکی از مهمترین مراحل در این مدل است. در این مرحله، کوچ با توجه به دستاوردهایی که مراجع در طول جلسات داشته است، به او انگیزه میدهد که مسیر خود را به سوی اهداف بزرگتر ادامه دهد.
مدل کوچینگ CLEAR
این مدل در سال ۱۹۸۰ توسط پروفسور پیتر هاوکینز توسعه یافت. بیشترین کاربرد مدل کوچینگ CLEAR، برای مدیرانی است که با تیمها سروکار دارند و میخواهند آنها را به بهترین شیوه ممکن هدایت کنند، به همین دلیل میتوان آن را در دسته مدلهای کوچینگ گروهی و تیمی قرار داد. مزیت بزرگ این مدل این است که هم امکان بررسی موارد جزییتر در آن فراهم است و هم میتواند با دید کلان به بررسی مسائل مراجع بپردازد. این مدل کوچینگ به فرد کمک میکند تا با تمرکز ویژه، شفافیت کامل، حسابگری دقیق، حفظ انگیزه و همچنین عملکرد درست، به طور جامع به بهبود وضعیت زندگی و کار خود بپردازد.
مدل CLEAR بر اساس ۵ حرفی که در آن به کار رفته است، ۵ مرحله اصلی نیز دارد:
- قرارداد (Contracting): در این مرحله، حوزه عمومی جلسات کوچینگ مشخص میشود و قوانین و مقرراتی برای همکاری با مراجع تنظیم خواهد شد. در حقیقت، در نخستین مرحله این مدل، چهارچوب جلسات به طور واضح و دقیق تعیین خواهد شد.
- گوش دادن (Listening): در این مرحله، کوچ به صحبتهای مراجع گوش میدهد و در درک شرایط فعلیشان کمک میکند. بهرهمندی از گوش شنوا در کوچینگ برای استفاده در این مرحله بسیار اهمیت دارد.
- اکتشاف (Exploring): در این مرحله، تمامی مشکلات مراجع که به موضوع جلسات مربوط باشند بررسی میشوند و در نهایت روی یک مسئله خاص که از بقیه مهمتر است، تمرکز خواهد شد.
- اقدام (Action): در این مرحله، کوچ به مراجع انگیزه میبخشد که در مسیر حل مشکلات خود قدم بردارد. در این بخش، کوچ به هیچ عنوان به طور مستقیم وارد فرایند اقدام نمیشود، بلکه درست مانند کاتالیزور، کمک میکند که توانمندیها و پتانسیلهای درونی خود مراجع بروز یابند و نتیجه دهند.
- بررسی و ارزیابی (Review): در مرحله نهایی این مدل، نتایج و پیشرفتها مورد بررسی قرار میگیرند. این مرحله به مراجع کمک میکند که اقدامات درست و غلط خود را بهتر بشناسد و برای مشکلات بعدی، با دید روشنتری به دنبال راهحل بگردد.
این مدل کوچینگ به تقویت نگرشهای مثبت، حمایت از موفقیتهای بزرگ و کوچک و رهبری اثرگذار در تیم، کمک میکند.
مدل کوچینگ STEPPPA
این مدل توسط دکتر آنگوس مکلئود (Angus McLeod) به عنوان یک چارچوب برای کوچینگ و منتورینگ احساسات ارائه شده است. در مدل STEPPA، ما با احساسات ناشی از وقوع مشکلات یا شرایط سخت در کار و زندگی روزمره سروکار داریم. اگرچه این احساسات در ابتدا بسیار آزاردهنده به نظر میرسند، اما میتوان از آنها برای تمرکز روی اهداف جدید و پیشرفت استفاده کرد. در مدل STEPPA، احساسات مانند موتور و محرکی در راه دستیابی به اهداف عمل میکنند.کوچها با استفاده از این مدل، به ایجاد اهداف واقعبینانه و حفظ انگیزه برای رسیدن به آنها کمک خواهند کرد.
این مدل بر اساس حروف به کار رفته در آن، دارای ۷ مرحله است:
- موضوع (Subject): در مرحله اول کوچینگ، درباره آنچه مراجع میخواهد در طول فرآیند کوچینگ بدست آورد، بحث میشود. کوچ باید از شرایط فعلی و تجربیات مشتری مطلع باشد تا بتواند به درستی او را برای دستیابی به اهداف آیندهاش کمک کند.
- شناسایی هدف (target identification): در این مرحله، اهداف مشخص میشوند و سپس مورد ارزیابی قرار میگیرند. در حقیقت در این مرحله، مراجع با کمک پرسشهایی که کوچ مطرح میکند، به طور دقیق برای خود تعیین میکند که چه هدف یا اهدافی دارد.
- احساسات (Emotion): وجه تمایز بزرگ این مدل با دیگر مدلهای کوچینگ، توجه آن به احساسات مراجع است. در این مرحله، هیجانات و احساسات مراجع که میتوانند انگیزهبخش یا مانع دستیابی به اهداف باشند بررسی و تحلیل خواهند شد.
- ادراک و انتخاب (Perception and choice): در این مرحله مراجع با هدایت کوچ و با توجه به درکی که از احساسات و شرایط خود به دست آورده است، انتخاب میکند که چه قدمهایی به سمت هدف خود بردارد. در این مرحله، کوچ تنها نقش انگیزهبخش دارد و دخالتی در انتخاب نهایی نخواهد داشت.
- برنامه ریزی (Plan): برای اینکه بتوانید به شیوه درست و اصولی به سمت اهداف خود قدم بردارید، نیاز به برنامهای روشن و دقیق خواهید داشت. در این مرحله از مدل STEPPPA، کوچ به مراجع کمک میکند که اقدامات و فعالیتهای مورد نیاز در مسیر اهداف را در قالب یک برنامه درست و اصولی بگنجاند. این برنامه بر اساس تواناییهای مراجع و البته میزان ضرورت اهداف چیده خواهد شد.
- سرعت (Pace): کار شما به اندازه زمانی که برای آن در نظر گرفته باشید طول خواهد کشید! به همین دلیل هم بخشی از مدل STEPPPA، به تعیین بازههای زمانی دقیق و منظم برای اقدامهای مختلف اختصاص دارد. بر اساس این مرحله، مراجع باید در فواصل زمانی تعیین شده به خرده هدفها یا برنامهریزیهای تعیین شده دست یابد.
- اقدام و اصلاح (Action or Amend): در آخرین مرحله این مدل، کوچ و مراجع هر چیزی را که تا کنون در جلسات کوچینگ اتفاق افتاده است، بررسی میکنند. با این کار، در صورت نیاز در برخی برنامهها و اقدامات بازنگری میشود و برای دورههای بعدی کوچینگ، این موارد اصلاح خواهند شد.
مدل کوچینگ CIGAR
مدل کوچینگ CIGAR یکی از انواع مدلهای مدیریت جلسات در کوچینگ است که بیشتر تمایل به فردگرایی دارد. در این مدل، به تعیین اهداف، شناسایی علایق و احساسات، و مقابله با ترسها و نگرانیها پرداخته میشود. این مدل کوچینگ به شکلی ساختارمند و مؤثر به فرد کمک میکند تا عملکرد خود را در بخشهای مختلف زندگی بهبود ببخشد.
بر اساس این مدل، کوچینگ باید طبق ۵ مرحله زیر پیش برود:
- شفافسازی (Clarity): در اولین مرحله از این مدل، کوچ با مراجع آنقدر گفت و گو میکند تا اهداف و ویژگیهای خود را به وضوح تعریف نماید. این فرایند شامل شناسایی ارزشها، علایق، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت میشود. هرچه بیشتر روی این مرحله تمرکز شود، مراجع بیشتر میتواند خود را بروز دهد و مشخصات دقیقتری از او به دست خواهد آمد.
- علاقه (Interest): در این مرحله، کوچ به مراجع کمک میکند تا نتایج مورد علاقه خود را به خوبی شناسایی کند. این کار به مراجع کمک خواهد کرد که انگیزه و انرژی برای دستیابی به اهدافش به دست آورد و با آگاهی کاملتری به سوی آنها قدم بردارد.
- اهداف (Goals): در این مرحله، اهداف مشخص و قابل اندازهگیری تعیین میشوند. این اهداف بر اساس تواناییها و همچنین علاقمندیهای مراجع که در مراحل قبلی به دست آمده بود مشخص خواهند شد. کوچ به مراجع در تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت کمک میکند اما به هیچ عنوان نباید خود او به طور مستقیم در فرایند تایید یا رد اهداف دخیل باشد.
- اقدام (Action): در این مرحله، برنامههای عملی برای دستیابی به اهداف تدوین میشود. برنامهها باید کاملا واقعبینانه و با توجه به پتانسیلهای درونی مراجع تعیین شوند. به همین دلیل، کوچ نباید هیچ نوع برنامه از پیش تعیین شدهای به مراجعان خود ارائه دهد.
- بررسی (Review): در این مرحله، پیشرفتها و نتایج مورد بررسی قرار میگیرند. کوچ با مراجع به تحلیل و ارزیابی پیشرفتها میپردازد تا نقاط قوت و ضعف، به درستی شفاف شوند. این کار، در دورههای کوچینگ بعدی مفید و موثر خواهد بود.
کوچینگ مدل FUEL
این مدل، یکی از سادهترین و البته جدیدترین مدلهای کوچینگ است که به بهبود روابط بین کوچ و مشتری بسیار کمک میکند. در این مدل، تمرکز اصلی بر ایجاد درک متقابل بین کوچ و مراجع است. مدل FUEL همانطور که از نام آن برمیآید، ۴ مرحله اصلی دارد:
- چهارچوب (Frame): در نخستین مرحله کوچینگ بر اساس این مدل، یک چارچوب واضح و مشترک بین کوچ و مراجع برای پیشبرد جلسات ایجاد میشود. این چارچوب شامل قوانین و مقررات مشترکی است که کوچ و مشتری در طول فرایند کوچینگ از آن پیروی خواهند کرد.
- درک (Understanding): در این مرحله، کوچ و مراجع باید به همدلی و درک مشترک برسند. کوچ با گوش دادن فعال و پرسیدن سوالات کلیدی، به مشتری کمک میکند تا بهترین راهحلها را انتخاب کند و در مقابل مراجع نیز با توجه به راهنماییهای کوچ، به اهداف و راهحلهای خود جهت میدهد.
- تشویق (Encourage): یکی از مهمترین بخشها در تمامی مدلهای کوچینگ، انگیزهبخشی به مراجع است. در این مرحله، کوچ مشتری را تشویق میکند که از خلاقیت بیشتری بهره ببرد و بهترین راهحلها را انتخاب کند. این تشویق به ایجاد تغییرات مثبت در زندگی و کار مشتری کمک خواهد کرد.
- تعیین برنامه (Lay out): در آخرین مرحله از این مدل، یک برنامه عملی و قابل اندازهگیری برای دستیابی به اهداف تعیین میشود. کوچ به مشتری کمک میکند تا این برنامه را به مرحله اجرا برساند. البته باید توجه داشته باشید که این برنامه، باید طبق توانمندیهای شخص تعیین شوند و به طور منظم، روی اجرای آنها نظارت وجود داشته باشد.
این مدل، به ایجاد درک بهتر و حرکت منظم به سوی اهداف کمک خواهد کرد. با این حال بسیاری اعتقاد دارند این مدل، چندان کامل و دقیق نیست و بهتر است در ترکیب با سایر روشها مورد استفاده قرار گیرد.
کوچینگ مدل SOLVE
یکی از مدلهای کوچینگ که میتواند تاثیر خوبی در پیشبرد جلسات، حل مسئله موثر و بهبود عملکرد مراجع داشته باشد، مدل SOLVE است. این مدل، که در واقع از جمله مدلهای کوچینگ آموزشی است و در کوچینگ تحصیلی کاربرد زیادی دارد. مدل SOLVE ساختار پیچیدهای ندارد و بر اساس حروفی که در نام آن به کار رفته است، دارای ۵ مرحله اصلی زیر است:
- موضوع (Subject): در نخستین مرحله، کوچ با مراجع درباره مسائل و اهداف او صحبت میکند. مراجعان میتوانند در این بخش به تواناییها و مشکلات خود اشاره کنند تا موضوع جلسات، به طور دقیق مشخص شود و تا آخر، با همان موضوع پیش بروند.
- گزینهها (Options): کوچ با مشتری به تحلیل گزینههای مختلف برای حل مسائل میپردازد. این گزینهها میتوانند شامل راهحلهای مختلف، تغییرات در رفتار یا تصمیمگیریهای متفاوت باشند. توجه داشته باشید که در این مرحله به بعد اجرایی گزینهها توجهی نمیشود و فقط تمامی موارد موجود مطرح میشوند.
- یادگیری (Learning): در سومین مرحله از مدل SOLVE، مشتری با کمک کوچ از تجربیات خود یاد میگیرد. این مرحله میتواند شامل یادگیری از موفقیتها و شکستها، تغییرات در رفتار و تصمیمگیریهای بهتر باشد. هر چیزی که بتواند به بهبود عملکرد مراجع کمک کند، ایدهای عالی برای یادگیری است.
- دید (Vision): کوچ با مشتری به تعیین چشماندازها و اهداف مورد نظر میپردازد. این دید میتواند شامل تصویری از آینده مطلوب و نتایج دلخواه خود فرد باشد. در تعیین دید، باید به توانمندیهای مراجع، برنامههای او و البته واقعیتهای موجود توجه داشت.
- اجرا (Execution): در آخرین مرحله از این مدل، مراجع با کمک کوچ و با توجه به موضوع جلسات، گزینههای موجود، نکات آموخته شده و چشماندازی که از آینده دارد، برای حل مسائل خود پا در مسیر عمل میگذارد.
کاربرد مدلهای کوچینگ
کوچینگ، دارای حوزههای بسیار متنوعی است و در هر یک از این حوزهها، افراد مختلف با مسائلی کاملا متفاوت و منحصر به فرد به کوچ مراجعه میکنند. کاربرد اصلی مدلهای کوچینگ این است که به این نوع جلسات جهت دهد و موجب بهبود عملکرد کوچ شود. از جمله کاربردهای مهم مدلهای مختلف کوچینگ، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استفاده از مدلهای مختلف در فرایند کوچینگ باعث انطباقپذیری بیشتر کوچ و مراجع با یکدیگر خواهد شد.
- مدلهای کوچینگ میتوانند به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر، موجب نتیجهبخشی بهتر جلسات شوند.
- یکی از مهمترین کاربردهای مدلها، ایجاد نظم و ساختار درست در جلسات کوچینگ است.
- دریافت اطلاعات کافی و صحیح از مراجع با استفاده از مدلهای کوچینگ آسانتر است.
- با استفاده از مدلها، راحتتر میتوان اهداف مراجع را تعیین کرد و برای دستیابی به آنها برنامهریزی نمود.
- روبهرویی با چالشها و مسائل مختلف با استفاده از مدلهای کوچینگ سادهتر است.
- کارایی و کیفیت جلسات کوچینگ با کمک مدلهای مناسب، بسیار بالاتر خواهد رفت.
- استفاده از مدلها باعث میشود که مراجع به نظم و ساختار جلسات پایبندی بیشتری داشته باشد.
چرا باید به مدلهای کوچینگ توجه کنیم؟
بسیاری از کوچها، مدتی طولانی از یکی از مدلهای کوچینگ استفاده میکنند و توجهی به موارد دیگر ندارند. این افراد عموما برای تمامی مراجعان خود، یک روش ثابت به کار میبرند و اعتقاد دارند مدل درست، در هر شرایطی میتواند مفید و موثر واقع شود. با این حال، یک کوچ حرفهای کسی است که با تمامی مدلها به طور دقیق آشنایی شود، حتی اگر تا کنون فقط یک مدل برای او کارآمد واقع شده باشد.
کوچها و مراجعان به دلایل زیر باید به مدلهای کوچینگ توجه کنند:
- گاهی مراجعان خاص، نیاز به تغییر مدل کوچینگ و استفاده از روشهای منحصر به فرد دارند.
- آشنایی دقیق با مدلهای مختلف، میتواند منجر به ساخت مدلی کامل توسط کوچ و افزایش ابداعات در حوزه کوچینگ شود.
- کوچینگ در حوزههای مختلف، نیاز به مدلهای متفاوتی دارد؛ به همین دلیل کوچهایی که قصد تغییر حوزه کاری خود را دارند حتما باید با مدلهای آن حوزه آشنا شوند.
- آشنایی مراجع با مدلهای کوچینگ، میتواند به آگاهی بیشتر و عملکرد بهتر او در جلسات کمک کند.
- ترکیب مدلهای مختلف با یکدیگر، در برخی موارد ضرورت دارد و برای این کار، لازم است کوچ با تمامی مدلها آشنایی کامل داشته باشد.
- استفاده از مدلهای مختلف در طول زمان، مشخص میکند که کدام یک در چه شرایطی کارآمدتر هستند و به همین نحو، کیفیت جلسات به تدریج بهبود مییابد.
- آشنایی با مدلهای مختلف کوچینگ باعث میشود در صورت نتیجهبخش نبودن جلسات، همیشه یک راه دوم برای جبران شرایط داشته باشید.
بنابراین اگر کوچ هستید، از کوچینگ استفاده میکنید یا به هر نوعی با این حوزه در ارتباط نزدیک هستید، بهتر است در کنار یادگیری کوچینگ و اصول اولیه آن، با مدلهای آن نیز آشنا شوید تا در شرایط مختلف، بتوانید بهرهوری خود را در سطح بالا حفظ کنید.
سخن پایانی
تمامی حوزههای کاری و حرفهای در جهان، پیرو روشها و چهارچوبهای خاصی هستند. مدلهای کوچینگ نیز به روشها و مراحل اصولی پیشبرد جلسات اشاره دارند. هر یک از متخصصان این حوزه، ممکن است مدلهای خاصی را مفید و کارآمد بدانند؛ اما واقعیت این است که تمامی مدلها در هر شرایطی کاربردهای خاص خود را دارند. امیدواریم با استفاده از اطلاعات موجود در این مطلب، بتوانید مدل مناسب جلسات کوچینگ خود را پیدا کنید و از آن به بهترین نحو بهره ببرید.
دیدگاهتان را بنویسید